جدول جو
جدول جو

معنی شوره گیاه - جستجوی لغت در جدول جو

شوره گیاه
(رَ / رِ)
گیاه شور. گیاه و علف شور و نمکین: جعم، آرزومند گشتن شتر به شوره گیاه. طحماء، شوره گیاه. غذامه، نوعی از شوره گیاه. قضام، نوعی از شوره گیاه. ملاح، شوره گیاه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شورگیاه
تصویر شورگیاه
گیاه شور، هر گیاه شور
فرهنگ فارسی عمید
(زَ / زِ)
این ترکیب فقط در بیت زیر از خاقانی آنهم فقط در نسخۀ عبدالرسولی (ص 210) آمده معنی آن بدرستی معلوم نشد شاید نوعی گیاه یا نوعی غذای تهیۀ شده از سبزی و گیاه باشد:
روح بروز وصال روزۀ مریم گرفت
عید مسیح است خیز روزه گیاهی بیار
لغت نامه دهخدا
(رَ / رِ)
جای کوره. جای کوره ها. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
گیاه شور، هر علف شور و نمکین، (ناظم الاطباء)، گیاه شور مطلق، (فرهنگ فارسی معین) : نبت مالح، شورگیاه، هجیر، شورگیاه خشک شکسته، (منتهی الارب)، حمض، رمث، سرمق، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شور گیاه
تصویر شور گیاه
گیاه شور (مطلقا)
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است که در ساقه و برگه آن ماده سفید رنگی مانند شیر وجود دارد که هر گاه آن را خراش دهند آن ماده خارج شود فرفیون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کور گیاه
تصویر کور گیاه
درخت و میوه و بار کور خرنوب
فرهنگ لغت هوشیار
نام چشمه ای در شتر گردن میان راه نکا به ساری
فرهنگ گویش مازندرانی